یادمان شهلا لاهیجی

شهلا لاهیجی ، ناشر، نویسنده و مترجم  به دلیل بیماری در تاریخ 18 دی 1402 درگذشت. او پایه گذار انتشارات روشنگران و مطالعات زنان در سال 1362 است. در طول سال­های فعالیت خود توانست آثار نویسندگان متعددی را به چاپ برساند و تلاش کند تا فرهنگ ایران به شایستگی مطرح گردد. سال­های پر تلاش او ثمره­های فراوانی داشت .در ادامه به نظرات خانم لاهیجی در موضوع زنان که مستند به نوشته های خود ایشان است، اشاره می­شود تا از این طریق علاقه ایشان را به هدف رشد و آگاهی زنان کشورمان مرورشود. این بخش از مطالب نشان می­دهد که آرمان و آرزوی ایشان برای بهبود وضعیت زنان تا چه میزان جدی و مورد احترام است.

شایسته است بخشی از کتاب « شناخت هویت زن ایرانی، در گستره پیش تاریخ و تاریخ» را که توسط خانم شهلا لاهیجی و خانم کار تدوین شده است، جهت مستند سازی دیدگاه های ایشان بیان شود:

« … به یاد داشته باشیم که ما از قاعده و اکثریت صحبت می­کنیم و نه استثنا و اقلیت. بی شک، هستند زنان آگاهی که نه تنها به حقوق خود و محدودیت های آن واقفند، بلکه برای اثبات موجودیت و توانایی­هایشان سخت در تلاش و کشمکش آرام و صلح آمیز هستند. بسیارند زنان و مادرانی که با وجود اشتغال به کار بیرون از خانه و شراکت در مسئولیت های اقتصادی خانواده در امر تربیت فرزندان و ارتقاء اندیشه و رشد فکری آنان نیز ایفا گر نقش نخستند. اشتیاق بخش عمده ای از دختران نسل جوان ما برای ورود به دانشگاه ها، بیانگر آن است که اینان می­کوشند و می­خواهند که در تحولات اجتماعی آینده به حساب آورده شوند. سیمایی که از زن آگاه امروزی ترسیم کردیم، سیمای همه زنان و دختران نیست. چرا که ایشان هنوز در اقلیتند. »

و در ادامه خطاب می­کند که « … هدف اکثریت است. تلاش ما بر این بوده است که به زن در مجموعه این اکثریت بقبولانیم که حتی در قالب مادر و همسر نیز نقش او مهم و دارای بار عظیمی از مسئولیت اجتماعی است. به او بگوییم: امر تربیت که به دست او انجام می­پذیرد چه اثرات مثبت یا منفی- بسته به آگاهی یا نا آگاهی او – در پیشبرد جامعه دارد. اگر حقوق پیشین او با این مسئولیت­ها و نیازها همخوانی ندارد، باید برای رفع کمبودها کاری انجام شود و زن ناگزیر است در اعلام این خواسته، خود نخستین « خواهان » باشد. »

توجه ایشان به نقش مهم مادری با بیان نظرات ارائه شده در این نوشتار ، نگاهی به وجود اوج قدرت زنانه است.

« زن در ابتدایی ترین چهره زندگی، مادراست. این مادر باید خود را بشناسد. از نقش خود در خانواده آگاه شود. باید بداند که پرورش نوزاد انسان با آن کندی رشد، و آسیب پذیری، امر کوچک و کم اهمیتی نیست. زن باید بداند که بر پهنه زمین نخستین خانه را او ساخته، نخستین بذر را او افشانده و نخستین ظرف را او شکل داده است. این دانسته ها او را وا می­دارد تا در مورد آن عجز و ناتوانی، فقدان ابتکار و نیاز به دنباله روی که به او نسبت داده می­شود، بازنگری کند. » و هم چنین :  « … زن نقش مهمی در برپایی تمدن بشری داشته است و این نقش نه تنها تضادی با سرشت مادرانه او ندارد که ملهم از همین ویژگی است. … قدرتی که مادر در درون خود دارد و برای تربیت و آموزش بهنجار کودک ضروری است، با وجود بهره مندی زن از این قدرت نمی­توان او را ضعیف و ذلیل به حساب آورد. »

در بخشی از متن کتاب ایشان به صراحت می­گوید: « .. عاجز و حقیر شمردن مادر، عجز و حقارت نسل­ها است…»

و در ادامه به جوانان توصیه می­کند: « اگر زن جوان و دختر نوجوان امروزی از نسل پیشین خود گله مند است، نمی­تواند و نباید با ادامه همان راه، سرنوشت خود را توالی سرنوشت مادر سازد. او موظف است ارزش و هویت خود را به عنوان یک موجود برابر از نظر ارزش انسانی بشناسد و سپس برای به دست آوردن حقوقی که لازمه این ارزش و هویت است تلاشی هوشمندانه را آغاز کند. …»

گفتگویی با ایشان در مجله حقوق زنان شماره دوازدهم با تیتر « گپی با ناشران زن » در دومین نمایشگاه کتاب ناشران زن (از 8 تا 16 مهرماه سال ) 1378 انجام شد که کلیدی ترین صحبت ایشان این بود: « برای رشد کردن توان داریم، آموزش و محیط مناسب نداریم».

 

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

بالا